دل
حالا که دل ...
دور بودن و دیر دیدنت را بغض می کند ، مـدام
حالا که ذکر تسبیح هر ثـانیه اش شده ای
حالا که تو را بهانه می کند ، برای حیات
پشت ِ هراس های از ابتدا دانسته ات ، پنهان شده ای !
می گویی :
کم می آوری در برابر بایدها و نباید هایی که برایت رقم میزنند !
می گویی : ایمـان بیاورم دوست داشتنت را
که می خواهی و نمی گذارند داشته باشی دلـم را
دوستت دارم گفتنت را باور کرده است دلــم ، عاشقی ات را اما .... !!
خواستن تــو برای من
خواستن همان سیبی بود که آدمــی را آواره ی زمین کرد ... !
یکشنبه 15 خرداد 1390 - 7:10:29 PM